همه چیز در مورد زامبی ها؛ تاریخچه زامبی ها در ویدیوگیم ...

سالهاست که خرده فرهنگ زامبی ها به پای ثابت دنیای سرگرمی و هنر تبدیل شده است، آنها در کتابها حضور دارند، چندین دهه هست که روی پرده نقرهای سینما دست به خلق سکانس های خشونت آمیز، درام یا طنز می زنند و سپس دنیای بازی ها را داریم که آن هم به شکل ویژه ای توسط این موجودات تسخیر شده هست.
کسی نمی داند چرا گلاویز شدن با این موجودات غیر منطقی لذتبخش هست یا به قول معروف سبب تخلیه روانی ما می گردد، ولی حالا و در این نقطه آغازین، تاکنون از خود پرسیده اید که این خرده فرهنگ از کجا شروع شد، فلسفه پشت آن چیست، چطور وارد دنیای هنر شد و در نهایت چطور به آن چیزی تبدیل شد که امروزه شاهد آن هستیم؟ همراه پارسی گیم باشید تا به پاسخ تمامی این پرسش ها و بسیاری از سوالات دیگر در مورد زامبی ها در بازی های ویدیویی بپردازیم.
ماجرا قدیمی تر از آنست که تصور می کنید

بدون تعارف پیدا کردن 1 منشا واحد برای زامبیها کار دشواری هست.
برای آنها در حوزه ادبیات پیشینههای متفاوتی در نظر گرفته شده، به عنوان نمونه برخی منابع نخستین کتابی که زامبیها را در قالب سرگرمی به فرهنگ غرب معرفی کرد را عنوان «The Magic Island» میدانند که به قلم «W.B Seabrook» نوشته و در سال 1929 منتشر شده، با این حال حتی در منابع ادبی باستانی هم زامبیها (یا مردگان و ارواحی که مجددا زنده شدهاند) مورد اشاره قرار گرفتهاند، به عنوان مثال در کتاب «گیلگمش» که برخی آن را کهنترین داستان مکتوب در 1200 الی 2100 سال پیش از میلاد قلمداد میکنند، بخشهایی به نقل از ایشتار وجود دارد که ایشان دشمنان خود را با زنده کردن مردگان تهدید میکند، مردگانی که زندگان را میخورند و در نهایت جمعیتشان از زندگان بیشتر خواهد شد.
جدا از متون ادبی و حماسی در جایجای متون مذهبی هم به نوعی از مفاهیم شبیه با زامبی و زنده شدن مردگان برمیخوریم ولی ماجرا به همین جا ختم نمیگردد و حتی در صورت خروج از منطقهی میانرودان که محل رخداد داستان (یا نگارش) کتاب گیلگمش است، همچنان ردپای زامبیها را در بسیاری از اساطیر و فرهنگهای مختلف خواهیم دید.
در اروپا عقاید یونانیان باستان را داریم که در بخشهای بسیاری از آن به دنیای مردگان و مردگانی که زنده میشوند اشاره میگردد.
همین الگو به کرات در خصوص تمدنهای ایران، اسکاندیناوی، مصر، خاور دور، تمدنهای باستانی سرخپوستان آمریکای جنوبی و مرکزی تکرار شده است، به همین صورت مردمان سواحل غربی آفریقا در خلیج گینه نیز به طور قطع در عقاید خود به موجوداتی زامبیگونه باور داشتند که عموما به واسطه جادوی سیاه خلق میشده هست.
همین مردمان زمانی که به بردگی گرفته شدند، فرهنگ و عقایدشان را نیز همراه خود به سرزمینهای تازه کشف شده نظیر هائیتی بردند.
در حقیقت خود کلمه «زامبی» که امروزه برای اشاره به تقریبا هر نوع مردهی دوباره زنده شده به کار میرود کلمهایست که از شکل «زامبی» در فرانسوی هائیتی و کلمه «زانبی» از زبان رسمی هائیتی یعنی کِریول به باقی زبانها راه یافته هست و به جنازهای متحرک اشاره دارد که توسط جادو زنده شده هست.
بنابراین همانطور که میبینید زامبیها به اشکال و گونههای مختلف، با اسامی گوناگون از ابتدا در تقریبا تمامی فرهنگهای قابل ذکر بشری وجود داشتهاند و پیگیری ریشه آنها کمی بیهوده به نظر میرسد، در این صورت به این سوال میرسیم که انسان از چه زمانی فهمید زامبیها به لحاظ سرگرمی میتوانند منبع درآمد خوبی باشند؟
ظهور زامبیها در سینما و بازی های کامپیوتری

در پاسخ به این پرسش باید گفت که اغلب منابع از فیلم «وایت زامبی» یا زامبی سفید به کارگردانی «ویکتور هالپرین» که سال 1932 اکران شد به عنوان نخستین فیلم زامبیمحور سینما یاد میکنند، با این وجود در سالهای بعدی هم فیلمهایی با محوریت زامبیها طراحی شد ولی در نهایت کارگردانی به نام George A.
Romero بود که توانست در سال 1968 با فیلم «شب مردگان زنده» (Night of the Living Dead) زامبیها را آنطور که ما امروزه میشناسیم وارد سینما کند و این موجودات در ظاهر منفور را به سوژهای محبوب تبدیل کند.
البته رومرو هیچگاه در داخل فیلمهای اولیهاش برای توصیف آن هیولاها از کلمه زامبی استفاده نکرد و این کلمه در آثار و مصاحبههای بعدی ایشان دیده شد.
با این حال جورج اندرو رومرو به عنوان کسی شناخته میگردد که 1 چارچوب رفتاری و ظاهری معین برای زامبیها در سینما تعریف کرد.
هرچند در دنیای بازی های کامپیوتری اوضاع کمی فرق میکرد، زیرا هنگامی که زامبیها با فیلم شب مردگان زنده در سال 1968 و فیلمهای چند سال مابعد آن در حال محبوب شدن بودند، اساسا پلتفرمی وجود نداشت که کسی برای آن بازی بسازد، چه برسد به یک بازی زامبیمحور.
به همین دلیل راهیابی زامبیها به دنیای بازیها به دلیل محدودیتهای معین سختافزاری با تاخیر بیشتری همراه بود تا اینکه 16 سال پس از فیلم رومرو، بازی «زامبی زامبی» سال 1984 روی پلتفرم ZX اسپکتروم منتشر شد.
البته طبق گفته وبسایت گینس بازیهای زامبی قدیمیتری هم وجود دارند، مثلا زمان انتشار عنوان «Entombed» روی آتاری 2600 سال 1982 ذکر شده، به همین صورت در سال 1983 نیز عنوان ایزومتریک دخمهای «Zombies» توسط برام سافتور برای آتاری 800 منتشر شد، با این وجود اگر در اینترنت جستجو کنید اکثر منابع بازی «زامبی زامبی» 1984 را به عنوان نخستین بازی در این ژانر معرفی میکنند.
هرچند این بازی عنوانی نبود که زامبیها را به عنوان 1 دشمن معمول (و محبوب) در بازیها جا بیاندازد، این وظیفهی خطیر به عهده 1 کمپانی دیگر بود که امروزه همگی به خوبی آن را میشناسیم و از بازیهایش لذت میبریم، و آن کمپانی شرکتی نیست جز «کپکام».
کپکام حدود 12 سال پس از بازی زامبی زامبی، در سال 1996 عنوان افسانهای «رزیدنت اویل» را با کارگردانی شینجی میکامی منتشر کرد که نه تنها توانست به 1 فرنچایز بسیار موفق و طولانی بدل گردد بلکه توانست زامبیها را هم به شکل رسمی و سه بعدی وارد دنیای بازیهای کامپیوتری کند.
کپکام با رزیدنت اویل ژانر سوم شخص در حوزه بازیهای زامبیمحور را در تسلط خود داشت ولی جای این ژانر در میان بازیهای اول شخص که آن زمان به تازگی در حال جان گرفتن بودند تاکنون خالی بود.
شرکت رینمیکر یکی از اولین توسعهدهندگانی بود که تلاش کرد در سال 1993 با عنوان Isle of the Dead زامبیها را به زاویه دوربین اول شخص بیاورد، با این وجود بازی افتضاح از آب در آمد و نتیجه فاجعهبار بود.
دفعه بعدی تلاش در زمینه ساخت 1 بازی زامبیمحور با زاویه دوربین اول شخص را شرکت با سابقه سگا امتحان کرد.
سگا عنوان معروف خود یعنی The House of the Dead یا خانه مردگان را همزمان با رزیدنت اویل در سال 1996 برای دستگاههای آرکید منتشر کرد.
این همزمانی انتشار لطمهای به فروش و موفقیت عناوین دو شرکت وارد نکرد زیرا هر دو بازی سبکها، مخاطبین و پلتفرمهای مختلفی داشتند و هر دو با وجود رقابت، عناوین مکملی بودند که زامبیهای کلاسیک دهه نود میلادی را به دهه 2000 بردند.
در حقیقت گفتنی هست این دو فرنچایز چنان تاثیرگذار بودند که هر 1 به نحوی به بازیهای ژانر زامبی شکل دادند، رزیدنت اویل به مرجعی برای زامبیهای بیوشیمیایی تبدیل شد و برخلاف تصور عموم گیمرها، ترند زامبیهای دونده و سریع نیز نه از بازی خوب Left 4 Dead شروع شد و نه از فیلم World War Z مارک فارستر، بلکه همان سری خانه مردگان سگا بود که برای اولین بار از زامبیهای سریعی استفاده کرد که برخلاف زامبیهای رومرو عجلهی بیشتری برای رسیدن به مقصد داشتند.
با این حال سری خانه مردگان سگا، برخلاف رزیدنت اویل به دلیل استفاده از مکانیسم ریل شوتر طی دهه بعد در برابر رقبای مدرن و دارای گرافیک بالا حرفی برای گفتن نداشت و عملا از دور رقابت حذف شد.
قوانین نانوشته دنیای زامبی ها در بازی های ویدیویی

حالا که صحبت از زامبیهای دونده شد باید گفت که خود این تغییر سریعتر شدن زامبیها در طول زمان 1 دگرگونی مهم بود که در واقع این موجودات را از حالت کند، خستهکننده، کسالتبار و رو به افول اولیه خارج کرد و آنها را دوباره به عنوان دشمنانی هیجانانگیز مطرح کرد که دیگر میتوانند بدوند، بجهند، از سلاح استفاده کنند و یا قابلیتها، ویژگیها و تواناییهای خاص خود را داشته باشند.
به همین خاطر بد نیست ببینیم اصولا این موجودات به چند دسته و زیر دستهی کلی و جزئی تقسیم میشوند، ولی قبل آن بهتر هست به چند نکته هم اشاره گردد.
برای شروع بد نیست به مهمترین قانون نانوشته در خصوص زامبیها اشاره کرد، 1 زامبی تنها زمانی زامبی محسوب میگردد که بتواند 1 موجود زنده دیگر را از طریق گاز گرفتن یا هر روش دیگری به زامبی تبدیل کند.
به بیان دیگر تا وقتی که با عامل «سرایت سریع» طرف نباشیم عملا زامبیای در کار نیست، در نتیجه میتوان گفت از میان موجودات تخیلی (مرده) مومیاییها زامبی محسوب نمیشوند.
به همین ترتیب خونآشامها هم زامبی محسوب نمیشوند زیرا عموما برای انتقال قابلیتهایشان به شخصی دیگر حق انتخاب قائل میشوند و قدرتهای خود را به اشخاص محدودی منتقل میکنند، در صورتی که زامبیها پس از گزیدن طعمه حق انتخابی برای بیمار کردن یا نکردن شخص ندارند.
دیگر قانون نانوشته در خصوص این موجودات اینست که آنها هوش و حواس خاصی ندارند، رفتاری تکبعدی، تهاجمی، ساده و اغلب قابل پیشبینی دارند، با این حال همیشه استثناهایی وجود دارد و به عنوان مثال در بسیاری از باسفایتهای همان سری رزیدنت اویل شاهد زامبیهایی هستیم که هوشمندانهتر از نمونههای معمول رفتار میکنند و قویتر یا بزرگتر می باشند.
دستهبندی زامبی ها

در هر صورت و با وجود تمامی زامبیهای گوناگون و متنوعی که در دنیای سینما یا بازیهای کامپیوتری دیدهایم، به شکل عمومی و کلی اصولا با 3 دسته اصلی از زامبیها (انسانی و حیوانی) طرف هستیم، دسته اول زامبیهای بیولوژیک می باشند، میزبانهایی که به واسطهی 1 باکتری، ویروس، انگل یا هاگ به زامبی تبدیل شده و رفتاری تهاجمی پیدا کردهاند.
این دسته میتوانند دچار جهش ژنتیکی شوند و قدرتهای خاصی بدست بیاورند و یا حتی برخی از آنها باهوشتر از باقی جمعیتشان شوند.
سری بازیهای Left 4 Dead یا بازی Days Gone نمونههای بسیار خوبی از زامبیهای بیولوژیک را ارائه میدهند.
دسته دوم زامبیهای فراطبیعی می باشند و همانطور که از نامشان بر میآید به روشهای غیربیولوژیک یا جادویی به وجود آمدهاند.
این دسته از زامبیها نیز میتوانند خصوصیات دسته اول را داشته باشند و تفاوت آنها تنها در نحوه شکلگیریشان است، نکرومورفهای سری Dead Space یا زامبیهای سری Zombie Army مثالهای خوبی برای این دسته می باشند.
دسته سوم زامبیهای تکنولوجیکال، بیومکانیکی یا مدرن می باشند، زامبیهایی که به کمک علم و فناوری دوباره زنده شدهاند، هر چند خود این دسته میتواند به دو گروه تقسیم گردد، مثل زامبیهایی که عامدانه با استفاده از علم خلق شدهاند (مثل نمسیس در سری رزیدنت اویل) یا اینکه زامبی در برخورد با پسماندهای شیمیایی یا تششعات رادیویی به زامبی تبدیل شده هست (مثل زامبیهای سرگردان اولین نسخه بازی استاکر که به دلیل قرار گرفتن در معرض امواج رادیواکتیو به زامبی تبدیل شده بودند.)
در مجموع تقریبا تمامی زامبیهایی که در سینما یا بازیها دیدهاید جزو این سه دستهی اصلی می باشند و اگر استثناهایی به ذهنتان میآید آنها را در قسمت کامنت برای ما بنویسد.
پایان سلطهی کپکام بر دنیای زامبی ها در بازی های ویدیویی

از بحث گروهبندی زامبیها که بگذریم به عناوین تاثیرگذار این سبک میرسیم.
عناوینی که یا المانهای جدیدی به ژانر اضافه کردند و یا اینکه صرفا به واسطه 1 گیمپلی خوب تکانی به بازار این سبک دادند و سود مالی فراوانی را عاید سازندگان کردند.
دههی 2000 در حالی آغاز شد که ژانر زامبی عملا در انحصار کپکام و سری رزیدنت اویل قرار داشت ولی در همین دهه چند عنوان در این ژانر عرضه شد که کپکام نیز در واکنش به آنها فرنچایز «Dead Rising» را به راه انداخت.
یکی از بازیهایی که ژانر زامبی را تکان داد همان عنوان Left 4 Dead در سال 2008 بود که در زمان خود جز چند ایراد کوچک، 1 اول شخص بسیار نرم و روان در ژانر زامبی به شمار میرفت، با این حال عاملی که موجب محبوبیت این بازی شده بود قابلیت چند نفره بازی بود، حالتی که به بازیکنان اجازه میداد در تیمهای 4 نفره با جمعیت کثیری از زامبیها رو به رو شوند، خصوصیتی جذاب که نه در رزیدنت اویل وجود داشت و نه در هیچ عنوان دیگری.
همزمان با اینکه کپکام شمارههای مختلفی از سریهای رزیدنت اویل و Dead Rising را منتشر میکرد بازیهای مطرح دیگری در ژانر زامبی مثل «Cold Fear» در سال 2005، بازی Dead Space در سال 2008 یا بازی Killing Floor در سال 2009 منتشر شدند، حتی عنوان محبوب Plants vs.
Zombies در سال 2009 نیز توانست حال وهوای بسیار متفاوت و موفقی از زامبیها را به این ژانر منتقل کند.
چه عناوین دیگری شکوفایی مجدد ژانر زامبی را به دنبال داشتند؟

با وجود تمام این عناوین شاخص با محوریت زامبی ها در بازی های ویدیویی؛ ولی ژانر زامبی طی آن سالها همچنان رو به افول بود تا اینکه با 1 اتفاق ساده، غافلگیرکننده و صد درصد غیر قابل پیشبینی ورق برگشت.
نکته جالب اینجاست بازیای که زامبیها را از سقوط نجات داد اصلا در این ژانر قرار نداشت و تنها به واسطه 1 مینیگیم ساده که در پایان بازی قرار داشت توانست مجددا زامبیها را سر زبانها بیاندازد، بله درست حدس زدید، از حالت زامبی بازی «Call of Duty: World at War» صحبت میکنم.
این مینیگیم جذاب که پس از به پایان رساندن حالت داستانی باز میشد به واسطه مکانیزم هیجانانگیز و قابلیت بازی چندنفره به مراتب از حالت داستانی این نسخه کال آو دیوتی جذابتر بود و پدیدهای تحت عنوان «سربازان نازی زامبی» را به دنیای بازیهای کامپیوتری معرفی کرد.
مینیگیم مذکور پس از جان دادن دوباره به ژانر زامبی چنان محبوب شد که به پای ثابت سری کال آو دیوتی تبدیل شد و در بازیهای بعدی نه تنها گستردهتر و پیشرفتهتر شد بلکه از 1 مینیگیم ساده به 1 بخش مجزا و مهم از این فرنچایز تبدیل شد.
بعد این اتفاق بود که تب زامبیهای نازی دنیای بازیها را فرا گرفت و عناوینی با تمرکز روی همین موضوع روانه بازار شدند و بدین ترتیب ژانر زامبی از دوره افول خارج شد و امروزه در دورهای به سر میبریم که به شاهکارهای هولناکی مثل بازسازیهای همان عناوین قدیمی نظیر Dead Space و رزیدنت اویل بر میخوریم.
مورد دیگری که به شکوفایی مجدد این ژانر دامن زد ساخت بازیهای جهانباز زامبی مثل DayZ یا Days Gone یا State of Decay 2 و یا 7 Days to Die بود که گیمرها را در 1 دنیای بزرگ پر از زامبی، با آزادیهای گوناگون رها میکردند.
موردی که انجام آن در نسلهای پیشین به واسطه محدودیتهای سختافزاری امکانپذیر یا ساده نبود.
خطرناکترین و ترسناکترین زامبیها را کجا پیدا کنیم؟

شما ممکن هست از وسیعترین نقشههای ویستلند گرفته تا راهروهای تنگ و تاریک کشتی فضایی ایشیمورا با طیف گستردهای از زامبیها رو به رو شوید ولی در این بخش مقاله زامبی ها در بازی های ویدیویی نیز همراه ما باشید تا ببینیم هولناکترین، چندشآورترین و کشندهترین زامبیها در کدام عناوین منتظرتان می باشند.
شما هم میتوانید با اعلام نظرات خود این بخش را کاملتر کنید.
برای مرور ترسناکترین و خطرناکترین زامبیها بیشتر بر مبنای عنوان یا سری بازی پیش میرویم زیرا تنها در سری رزیدنت اویل سه گونه زامبی خطرناک و ترسناک وجود دارد که به دلیل پیشکسوت بودن این فرنچایز از همین زامبیها آغاز میکنیم.
1) زامبیهای شاخص از سری رزیدنت اویل
به شکل کلی زامبیهای مبتلا به ویروس تی در بازسازیهای رزیدنت اویل 2 و3 زامبیهای کلاسیک و آهستهای می باشند که چندان خطرناک به نظر نمیرسند ولی اگر گروهی حمله کنند با وجود سماجت و مقاومت بالا در برابر سلاحهای سبک میتوانند خطرناک باشند، در نسخه رزیدنت اویل 4 (ریمیک و اوریجینال) نیز گانادوها را داریم، روستاییانی که با ابتلا به انگل پلاگا دچار جهش شدهاند، این زامبیها برخلاف زامبیهای مبتلا به ویروس تی نمیتوانند عامل بیماریزای خود را به سرعت منتقل کنند ولی در عوض باهوشترند و همین امر آنها را به زامبیهای جهشیافتهی خطرناکی بدل میکند.
به همین صورت نمیتوان از زامبیهای جدیدتر سری رزیدنت اویل صحبت کرد و اشارهای به زامبی the Molded از رزیدنت اویل 7 نکرد.
بازی توضیحات زیادی در مورد مولددها نمیدهد ولی کشتن آنها به هیچ وجه آسان نیست.
2) زامبیهای جمعیتی
از میان زامبیهایی که در جمعیتهای بالا به گیمرها حمله میکنند میتوان به مواردی مثل Infected ها از سری Left 4 Dead اشاره کرد که با هوش مصنوعی نسبتا بالا و سرعت بسیار زیادی حملهور میشوند، همینطور Zeke ها در بازی World War Z، زامبیهای زنبوری یا Wasp Zombies در سری Dead Rising و Freaker های عنوان Days Gone نیز رفتار مشابهی دارند، طوری اگر در یکی از این عناوین نزدیک شدن جمع کثیری از زامبیها را مشاهده کردید و سلاحی برای مبارزه نداشتید بهتر هست پشت به آنها فرار کنید و از آن ناحیه دور شوید.
3) زامبیهای خلاقانه و مدرنتر
از سوی دیگر طی سالهای اخیر زامبیهای ترسناک یا خطرناک دیگری هم در دنیای بازیهای کامپیوتری متولد شدهاند که علاوه بر تهدیدآمیز و هولناک بودن خلاقانه هم می باشند.
در سری تحسین شدهی The Last of Us زامبیهای جالب کلیکر را داریم که فاقد بینایی می باشند و حضور شما را تنها از طریق صدا تشخیص میدهند و همین امر هیجان زیادی به رو به رو شدن با آنها میبخشد.
یکی از زامبیهای ترسناک و خلاقانه دیگر در بازی Back 4 Blood که دنباله معنوی سری Left 4 Dead هست دیده میگردد، این زامبی که اسلیپر نام دارد حریف چندان قدرتمندی به حساب نمیآید و اگر حملهاش به هدف نخورد خود به خود از بین میرود، با این حال شیوهی حمله ناگهانی اسلیپرها تاکنون گیمرهای زیادی را از سرجای خود پرانده هست.
در میان زامبی ها در بازی های ویدیویی دوران مدرن، بدون شک نکرومورفهای سری Dead Space موجودات هولناکی می باشند و دلایل بسیاری برای این امر وجود دارد، اولا که آنها الگوی حرکتی ثابتی ندارند و در حین حرکت آهسته ناگهان به چپ و راست میروند و به سمت شما یورش میبرند، دوما شلیک به بدن این موجودات هیچ فایدهای ندارد و آنها تنها زمانی کشته میشوند که دست و پای آنها را قطع کنید، به همین صورت این نکته را هم فراموش نکنید که تیم طراحی نکرومورفها این موجودات را با مشاهده تصاویر واقعی از اجساد متلاشی شده طراحی کردهاند، در نتیجه بعید میدانم کمتر گیمری خاطره درگیری و محاصره شدن توسط چند نکرومورف در تاریکی را فراموش کرده باشد.
با این وجود نکرومورفها دشمنان عمومی سری Dead Space می باشند و 1 زامبی خاصتر در این سری وجود دارد که هانتر نامیده میگردد.
این زامبی تنومند و چابک در عمل نامیرا هست و آیزاک شخصیت بازی عموما چارهای جز فرار و دور شدن از آن را ندارد.
و در پایان این بخش از مقاله زامبی ها در بازی های ویدیویی بد نیست 1 اشاره هم به زامبیای هولناک از بازی Dying Light بکنیم که Volatile یا ناپایدار نام دارد.
این زامبی خوفناک بر حسب اتفاق در زمینه پارکور تخصص دارد، سرعت بسیاری بالایی دارد، به سختی آسیب میبیند، در صورت سقوط از ارتفاع همچنان به تعقیب شما ادامه میدهد و اگر با این توصیفات در فکر آن هستید که از راه دور Volatile ها را بکشید باید گفت که آنها از توانایی تف کردن اسید هم برخوردار می باشند.
بزرگترین نقطه ضعف Volatile اشعه ماورابنفش هست در نتیجه به محض طلوع خورشید اگر آب در دستشان باشد آنرا زمین میگذارند، فرار میکنند و حدود 12 ساعت مشکلی برای شما ایجاد نمیکنند.
جمعبندی زامبیها در جامعهشناسی و فلسفه

بله همانطور که از عنوان پیداست زامبیها تنها 1 کیسه گوشت و خون نیستند که شما با سلاحهای گوناگون آنها را متلاشی کنید، عنوان «زامبی» در محاورات امروزی هر زبان و فرهنگی، عموما به کسی اطلاق میگردد که اراده و ایدهای از خود ندارد، کسی که امور را بدون فکر کردن و بروز احساسات به انجام میرساند.
چنین به نظر میرسد که تاکید و توجه روی زامبیها در دنیای سرگرمی به این واقعیت طعنه میزند که دنیای واقعی نیز پر از انسانهایی شده که کارها را بدون تجربه درونی و خودآگاهی به انجام میرسانند.
در همین راستا، با مبحث «زامبی فلسفی» در فلسفه رو به رو میشویم، موجودی فرضی که تماما شبیه به انسان عادیست ولی عاری از هرگونه خودآگاهی و ادراک، به شکلی که اگر به چنین موجودی آسیب بزنید ممکن هست واکنش درد کشیدن را نشان دهد ولی احساس دردی در کار نباشد.
این مبحث فلسفی در آزمایشهای فکری برای رد فیزیکالیسم یا باور بر اینکه هیچ چیزی غیر از چیزهای فیزیکی وجود ندارد نیز کاربرد دارد.
به عبارت سادهتر فیلسوفان این حوزه نظیر دیوید چالمرز عقیده دارند که وجود 1 موجود زنده و ارگانیک مثل ما که فاقد خودآگاهی باشد در عمل ممکن نیست.
به بیان ساده مبحث زامبی فلسفی جهت ضدیت با انواع فیزیکالیسم یا مادهانگاری مثل رفتارگرایی مطرح شد ولی با کمک آن برای رد فیزیکالیسم میتوان به این نتیجه رسید که شاید بتوان 1 زامبی مصنوعی (انسان فاقد خودآگاهی) ساخت ولی هیچگاه نمیتوانیم 1 انسان عادی را به واسطه جراحی و برداشتن قسمتی از مغز به 1 زامبی یا زامبی فلسفی تبدیل کنیم زیرا اساسا نمیتوانیم 1 جایگاه فیزیکی برای خودآگاهی در مغز بیابیم.
به همین خاطر میتوان گفت از دست رفتن 1 امر غیرفیزیکی مثل خودآگاهی و ادراک توسط 1 عامل فیزیکی مثل ویروس حداقل به شکل فلسفی ناممکن است، هرچند که کنجکاوی بشر همیشه راهی برای به وخامت کشیدن اوضاع پیدا میکند.
در اینجا پیش از آنکه بحث بیش از حد پیچیده و از حوصله خارج گردد آن را به پایان میبریم و اشاره به این نکته خالی از لطف نیست اگر تاکنون تمامی عناوین مورد بحث در این مقاله که به زامبی ها در بازی های ویدیویی اشاره کرد را امتحان کردهاید فعلا میتوانید در ژانر زامبی چشمانتظار عناوینی چون Dead Island 2 و The Day Before باشید، با این حال کار شما از اینجا به بعد تازه آغاز میگردد چرا که در بخش کامنتها منتظر نظرات شما هستیم.

شما می توانید 30 تا 50 میلیون تومان در ماه، از اینترنت درآمد داشته باشید و شغل رویایی خودتان را بسازید ...
برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا بر روی بنر زیر کلیک بفرمایید :